روش شماره ۱ تکنیک تغییر باورهای محدود کننده

تکنیک تغییر باور

من هرگز قادر به انجام این کار نخواهم بود. این عبارت نمونه ای از باورهای محدود کننده در ذهن شما است. این عبارت یک باور محدود کننده می باشد که برای روحیه مبارز طلبی شما به طور وحشتناکی مضر است. باورهای محدودکننده بهانه‌ ای برای دست نیافتن به چیزی است که دوست دارید حتما به آن برسید.

باورهای محدود کننده ما را در منطقه راحت و امن خود نگه می دارند. آنها می توانند توسعه و دستاورد اهداف ما را از نظر شخصی و حرفه ای بسیار محدود کنند. این افکار از قسمت آگاهانه یا ناخودآگاه ما برمیخیزند که ما آنها را به عنوان یک حقیقت مطلق در نظرمیگیریم. با این حال این افکار منفی که مانع سفر ما به سوی اهداف زندگی می شوند، می تواند به ذهن ما غلبه کرده و پیام های خوش بینانه تری جایگزین ذهنیت قبلی ما کنند. شما با تغییر تفکر خود می توانید همه چیز را نیز تغییر دهید.

چرا ما باورهای محدود کننده داریم؟

باورهای محدود کننده در بیشتر موارد، افکار ناخودآگاه ما می باشند که به عنوان مکانیسم های دفاعی برای جلوگیری از سرخوردگی ها، شکست ها و ناامیدی ها ظاهر می شوند. در گذشته، ممکن است از مشکل خاصی رنج برده باشید و اکنون وقتی با موقعیت مشابهی آن روبرو می شوید، ناخودآگاه شما راهی برای جلوگیری از آن پیدا می کند. یک تمرین خوب برای مقابله با باورهای محدودکننده این است که با یافتن عامل ایجاد کننده چنین موج منفی ریشه مشکل را در ذهن خودتان جستجو کنید.

این افکار و باورهای محدودکننده می توانند ریشه های مختلفی داشته باشند. باورهای شخصی و تجربیاتی هستند که توسط خود شخص تجربه شده و توانسته شخص را به سمت ایجاد بلوک های خاص سوق دهد. بیشتر تجربیات و باورهای ما موروثی هستند که به هر نوعی این رفتارها را در طول زندگی خود مشاهده و تقویت می کنیم یکی از انواع بارز باورهای محدود کننده بین تمامی مردم مشترک است.

ترس یا استرس از اتفاق غیر قابل پیش بینی چیزی است که شما به عنوان بهانه ای برای توقف انجام کاری که در دست دارید یا قرار است که دست به انجام آن بزنید از این ترس شکست خوردن یک مانع برای خود میسازید که این ترس ها در اصل همان باورهای محدود کننده هستند.

موارد تاثیرگذار بر باورهای محدود کننده

حلقه های اجتماعی اطرافیان و کسانی که می‌توانند بر شما تأثیر بگذارند، مهم ترین بخش برای باورهای محدود کننده می باشد. همچنین جامعه نیز می تواند استانداردهایی را ایجاد کند که باعث ایجاد باورهای محدود کننده می شود. حتی گاهی اوقات باورهای مذهبی نیز می توانند افکار محدود کننده ای را گسترش دهند، زیرا موعظه آنها معمولاً مشخص می کند که چه نگرش هایی تحت نظر دیدگاه مذهبی که فرد به آن اعتقاد دارد آیا قابل پذیرش می باشد یا خیر.

برای کشف باورهای محدود کننده خود به چیزهایی فکر کنید که دوست دارید به آنها برسید. در حال حاضر برای رسیدن به این باورها تلاش نمی کنید و به دنبال توجیهی می باشید که لزوما برای انجام ندادن کار گفته شده پیدا کنید. این توجیه معمولاً تحت عنوان چرا در غالب سوال درون ذهن شما شکل می گیرد. تلاش برای برداشتن چنین باورهای محدود کننده ای در نوع صحبت با دوستان، خانواده یا مربیان مورد اعتماد می تواند یک رویکرد ارزشمند باشد اما به یاد داشته باشید که گفتن این امر آسان تر از انجام آن است. ما در تلاش هستیم که شما در این بخش تکنیک تغییر باور و روشی برای تغییر باورهای محدود کننده را مطالعه کنید.

چگونه می توانید بر باورهای محدود کننده خود غلبه کنید؟

اگر شما نیز باورهای محدود کننده دارید، باید بر مقابله با آنها دست به کار شوید. روانشناسان برای غلبه بر این باورها راهکارهایی پیشنهاد کرده اند که می توان از آنها استفاده کرد. تغییر باور اولین قدم برای پیشرفت فردی است. در ادامه ما به چند مورد مهم اشاره می کنیم.

باورهای محدود کننده خود را شناسایی کنید

اولین قدم برای غلبه بر باورهای محدود خود شناسایی آنچه که هستید. اگر می ترسید که محدودیت های متعددی بر سر راهتان وجود داشته باشد بهتر است در گام اول با بزرگ ترین آنها شروع کنید، سپس با هر باور محدود کننده دیگری این مرحله را تکرار کنید.

برای خودتان مشخص کنید این فقط یک باور است

باور های محدود کننده خود را به رسمیت بشناسید که ممکن است اعتقاد شما صرفاً اعتقادی باشد که بر اساس کذب بنا شده است و به احتمال زیاد کاملاً نادرست و پوچ است و فقط یک باور می باشد نه یک واقعیت.

اعتقاد خود را به چالش بکشید

حالا که فهمیدید این یک باور است و نه یک واقعیت اساسی، باور خود را زیر سوال ببرید.

• سوال اول (آیا این اعتقاد واقعاً درست است؟ حقایق اصلی این اعتقاد چیست؟)
• سوال دوم (آیا من همیشه اینطور فکر می کردم؟)
• سوال سوم (آیا شواهدی بر خلاف باور من وجود دارد؟)
• سوال چهارم (آیا این باور به من کمک می کند تا به سمت اهدافم پیشرفت کنم؟)
• و اصلی ترین سوال (اگر من شخص دیگری بودم (آلبرت اینشتین، اپرا وینفری، استیو جابز، یک کارآفرین موفق یا یک پزشک ماهر و…) چگونه در مورد این باور فکر می کردم؟)

بسیاری از این سوالات ممکن است عجیب به نظر برسند اما آنها برای کمک به شما در گسترش دیدگاه خود در مورد این موضوع طراحی شده اند. این سوالات در واقع تمرینات تفکر خارج از تمام باورهای محدود ذهن شما است.

پیامد های بالقوه آسیب رسان

پیامد های بالقوه را بشناسید و بدانید که پیروی از باور محدود کننده شما چه پیامدهایی در آینده دارد؟ با اعتقاد به اینکه ممکن است نتوانید در امتحان انتخابی قبول شوید. اما باور داشته باشید که در اولین تلاش خود شکست خورده اید و دیگر در آینده این انتخاب اشتباه را انجام نمی دهید و صد در صد در آینده زندگی بهتری خواهید داشت.

یک باور جدید را بپذیرید

باور جدیدی را انتخاب کنید که به آن اعتقاد داشته باشید و چیزی که به بهبود زندگی شما کمک می کند. این تغییرات ممکن است آسان نباشد. زیرا ممکن است بین شما و باور قبلی یک پیوند عاطفی فوق العاده قوی ایجاد شده باشد و این باور را به شدت در ذهنتن ریشه دار کرده است. اگر می خواهید رو به جلو پیش بروید و تغییر کنید، باید قدرت و شجاعت لازم را برای ایجاد این تغییر در تفکر و پذیرش باور جدید داشته باشید.

باورتان را عملی کنید

کارهایی را از همین حالا شروع کنید که از باور جدید شما پشتیبانی می کند. اگر باور محدود کننده شما به شما می گفت که (برای شروع ورزش خیلی بزرگ شده اید) در عوض اعتقاد می گفت که (برای شروع هرگز دیر نیست) صد در صد اعتقاد را در پیش بگیرید و امروز، 15 دقیقه پیاده روی کنید تا شروع به ورزش جز برنامه زندگیتان شود.

نتیجه گیری

وقتی متوجه می شوید که می توانید زندگی خود را با اعتقادات خود تغییر دهید و افکار سمی را که قبلاً شما را از رسیدن به اهداف خود باز می داشت حذف کنید. وقتی شروع به تمرکز بر مهارت های خود و نحوه پیشرفت آنها می کنید، تشویق می شوید که باورهای محدود کننده را حذف کرده و به اهداف خود برسید. شرط بندی بر روی باورهای جدیدتان به این معنی است که واقعیتی را که برای خود می خواهید در ذهن خود ایجاد کنید و نتایجی را که می خواهید به دست آورید تجسم کنید.

شما از نظر ذهنی نتیجه ای را که می خواهید به دست آورید را با تجسم راهی عالی برای ایجاد انتظار خود شروع کرده اید و تجربه های جدید خواهید کرد، بنابراین با شروع باور های مثبت، شما سیگنال های متناسب را به مغز خود ارسال می کنید و باعث می شود که ذهنیت مثبت برای شما کار کند.